به گزارش نفت آرا،در روزهایی که کشور نیازمند آرامش و تمرکز مدیریتی در صنایع راهبردی خود است، جریانی در حال دامن زدن به یک فضای التهابآلود رسانهای در صنعت پتروشیمی است. در هفتههای اخیر، برخی رسانهها با جهتگیری مشخص، به شکلی مستمر و هدفمند، مدیریت هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیج فارس و برخی معاونتهای آن را زیر سؤال بردهاند. شدت و انسجام این جریان، دیگر شباهتی به یک نقد معمول یا تحلیل عملکرد ندارد؛ بلکه نشانهای است از یک جنگ قدرت خاموش با ابزار روابط عمومی و پولهای بیصدا.
ردیابی مسیر این حملات، به نام آشنای پتروشیمی اروند میرسد؛ جایی که روابط عمومی آن، برخلاف وظیفه ذاتی خود که باید تقویتکننده اعتبار مجموعههای بالادستی باشد، در حال ایفای نقشی متناقض است. منابع نزدیک به صنعت میگویند این دفتر با حمایت مالی هدفمند، در حال تأمین زمینه برای تولید و پخش محتوای انتقادی علیه مدیریت کلان هلدینگ است.
سؤال جدی اینجاست:چرا باید منابع انسانی، مالی و رسانهای یک مجموعه وابسته به دولت و حاکمیت، برای تضعیف مدیران بالادستی آن خرج شود؟
آیا دغدغهای واقعی از ناکارآمدی وجود دارد، یا پای منافع معوق، سهمخواهی، یا انتصابهای منتفی در میان است؟
واقعیت آن است که مدیریت هلدینگ خلیج فارس، چه مورد تأیید منتقدان باشد یا نه، در جایگاهی کلیدی قرار دارد که تغییر یا تضعیف آن، پیامدهای مستقیمی بر کل زنجیره ارزش پتروشیمی کشور خواهد داشت. بازی با افکار عمومی در این سطح، بازی با اعتبار و امنیت اقتصادی کشور است.
اتاقهای روابط عمومی نباید به اتاقهای جنگ روانی تبدیل شوند. جایگاه حرفهای این واحدها ایجاب میکند که بهجای ایفای نقش بازوهای سیاسی، به بازسازی اعتماد عمومی و ارتقای تصویر برندهای ملی بپردازند.
صنعت پتروشیمی، بهاندازه کافی با دشمن خارجی و چالشهای صادرات و تحریم روبهرو است. اگر قرار باشد هر اختلاف مدیریتی در قالب پروژههای تخریبی رسانهای بروز کند، آنچه بر جای میماند، نه تغییر سازنده بلکه بیثباتی فرساینده خواهد بود.
شایان ذکر است که در جریان تحولات اخیر، یکی از معاونتهای برکنار شده توسط مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس نیز به عنوان یکی از بازیگران کلیدی این جریان رسانهای مطرح شده است. گفته میشود در هدایت و حمایت از انتقادهای رسانهای نقش داشته و از ظرفیتهای روابط عمومی برخی مجموعههای زیرمجموعه برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرد.
این موضوع به وضوح نشان میدهد که تنشها در هلدینگ خلیج فارس فراتر از یک اختلاف ساده مدیریتی است و میتواند نمایانگر یک رقابت پیچیده درونی با پیامدهای گسترده برای کل صنعت پتروشیمی کشور باشد.