با تغییر معادلات قدرت در واشینگتن و تشدید تحولات امنیتی در منطقه، جمهوری اسلامی ایران تصمیم به ورود دوباره به مسیر مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا گرفته است؛ تصمیمی که نه از سر سادهانگاری، بلکه بر پایه درک واقعیتها، هوشمندی راهبردی و تجربههای تلخ گذشته شکل گرفته است. اکنون، در حالی که سه دور از این گفتوگوها برگزار شده، چالش اصلی نه در اصل مذاکره، بلکه در مدیریت رفتارهای زیادهخواهانه و غیرشفاف طرف آمریکایی است.
اختصاصی نفت آرا:با بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به قدرت در ایالات متحده و دگرگونیهای تازه در محیط ژئوپلیتیک منطقهای و بینالمللی، ایران تصمیم به ورود به مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا گرفته است. تصمیمی که برخاسته از درک واقعیتهای جدید، ضرورت سنجش مجدد راهبردها و حرکت در چارچوب سهگانه «عزت، حکمت و مصلحت» بوده است.
ایران پیشتر در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما مسیر گفتوگو و تعامل را آزموده و به تعهدات بینالمللی خود پایبند مانده بود. اما تجربه تلخ خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق هستهای (برجام) و نادیدهانگاری اصول مذاکره، نشانی روشن از بیثباتی و غیرقابل اعتماد بودن سیاستهای واشینگتن بود.
اکنون، با میانجیگری عمان، ایران در پاسخ به درخواست دولت ترامپ، رویکردی شجاعانه اما محتاطانه را برگزیده است. سه دور مذاکرات غیرمستقیم برگزار شده و طرفین از روند کلی ابراز رضایت داشتهاند. با این حال، تأخیر در مرحله چهارم مذاکرات و اظهارات غیرسازنده برخی مقامات آمریکایی نشان از تداوم همان رویکرد زیادهخواهانه دارد؛ رویکردی که فاصلهای جدی با منطق مذاکره و زبان مشترک دیپلماسی دارد.
در این شرایط، ضروری است که تیم مذاکرهکننده ایرانی، ضمن حفظ هوشیاری و پرهیز از واکنشهای احساسی، اصولی بنیادین را در راهبرد خود لحاظ کند:
یکم:آمادگی برای سناریوهای متنوع: بیاعتمادی به طرف آمریکایی ایجاب میکند که برای هرگونه رفتار پیشبینیناپذیر، پاسخها و سناریوهای محتمل از پیش تدوین شده باشد.
دوم:مدیریت هوشمندانه رسانهای: در دنیایی که تریبونهای بزرگ رسانهای در اختیار آمریکا و همپیمانان آن است، ایران باید با دیپلماسی عمومی فعال، تصویر دقیق و واقعگرایانهای از مواضع خود ارائه دهد تا از اتهام کارشکنی یا انفعال در مذاکرات در امان بماند.
سوم:توازن میان دیپلماسی و قدرت بازدارندگی: همانگونه که تجربه نشان داده، تنها تکیه بر مذاکره کافی نیست. تقویت توان دفاعی و حفظ مؤلفههای بازدارندگی سختافزاری، مکملی ضروری برای موفقیت در دیپلماسی است. این توازن مانع آن میشود که طرف مقابل، از تهدید نظامی به عنوان ابزار فشار استفاده کند.
امروز، ایران در برابر آزمونی دیگر از جنس سیاستورزی در عرصه بینالملل قرار گرفته است. با حفظ ثبات داخلی، انسجام ملی و تکیه بر دیپلماسی هوشمند، میتوان نهتنها از حقوق ملت صیانت کرد، بلکه تصویر کشوری مسئول و مقتدر را در جهان ترسیم نمود.