نفت آرا گزارش می دهد،نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی تهران، بزرگترین گردهمایی سالانه صنعت انرژی کشور، در حالی به پایان رسید که سایه سنگین غیبت برندهای جهانی بر سالنهای نمایشگاه پهن بود. توتال فرانسه، شلمبرژه، زیمنس، یواوپی، اکسنس، BASF، هانیول و سایر غولهای بینالمللی، امسال نه فقط نمایندهای رسمی نفرستادند، بلکه بسیاری از آنها حتی توسط واسطهها هم حضور نیافتند.
اما این غیبت، فقط یک واقعیت آماری یا دیپلماتیک نیست. پشت این خلأ، چهرهها و روایتهایی هستند؛ شرکتهایی که تلاش کردهاند در میدان باقی بمانند، حتی وقتی بازیگران اصلی، بازی را ترک کردهاند.
امیررضا احمدی، مدیر یک شرکت دانشبنیان در حوزه ساخت قطعات ابزار دقیق، یکی از آن چهرههاست. شرکت او برای اولین بار موفق شده با کمک یک صندوق حمایت فناورانه، در نمایشگاه نفت غرفه بگیرد.
از دور که نگاه میکنی، غرفهاش ظاهری آراسته دارد: بروشورهای تمیز، کاتالوگهایی با چاپ چهاررنگ، قطعات فلزی دقیق در ویترین. اما وقتی نزدیک میشوی، چشمهای او چیز دیگری میگوید:
«ما برای دیده شدن اومدیم، ولی بیشتر انگار داریم به همدیگه نگاه میکنیم. اینجا نه شلمبرژهای هست، نه ABB، نه کسی که به ما بگه: محصولت چند سال نوری از ما عقبتره یا جلوتر. رقابت، وقتی معنا داره که حریفت بیاد.»
«دوست داشتیم مارک های معتبر از نزدیک ببینیم و مقایسه دکنم...ببینیم کجا هستیم.اما هیچکدام نیامدن...انگاری داریم با سایه ها رقابت می کنیم..»
امیررضا تنها نیست. دهها شرکت کوچک و متوسط در حوزه تجهیزات، قطعات، مواد شیمیایی و خدمات فنی در نمایشگاه امسال حاضر شدند. اما در غیاب بازیگران بینالمللی، این غرفهها بیشتر از آنکه دریچهای به جهان باز کنند، آینهای شدند که صنعت در آن فقط خودش را تماشا میکند.
بسیاری از شرکتهای غربی و آسیایی با وجود علاقه به بازار ایران، به دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا، حتی از مذاکره غیررسمی با ایران هم اجتناب میکنند. قطع دسترسی به سوئیفت، تهدید به جریمههای سنگین و از بین رفتن بازار آمریکا و اروپا، ریسکهایی است که ورود به ایران برایشان توجیهناپذیر کرده.
تغییرات پیدرپی در مقررات، نرخ ارز، نحوه واردات، و تصمیمات خلقالساعه در حوزه تجارت خارجی، ایران را در زمره کشورهایی با «ریسک تصمیمگیری بالا» قرار داده است. شرکتها ترجیح میدهند با کشورهایی کار کنند که ۱۰ سال آیندهشان را بتوان پیشبینی کرد.
بسیاری از برندهای جهانی که پس از برجام وارد ایران شدند، با لغو قراردادها، مصادره تجهیزات یا ناتمام ماندن پروژهها مواجه شدند. از پروژههای توتال در فاز ۱۱ پارس جنوبی گرفته تا همکاریهای ناتمام شلمبرژه، درس تلخی برای همه بود.
بسیاری از پالایشگاهها و واحدهای پتروشیمی ایران با فناوریهای دهههای گذشته فعالیت میکنند. نبود دسترسی به تجهیزات بهروز، به معنای مصرف بالاتر انرژی، کیفیت پایینتر محصولات، و عقبماندگی از رقابت جهانی است.
قطعاتی که پیشتر از برندهای معتبر با ضمانت و کیفیت مشخص خریداری میشد، اکنون از طریق واسطهها، با قیمت بالاتر و کیفیت مشکوک تهیه میشوند. این موضوع نه تنها باعث افزایش هزینهها، بلکه زمینهساز فساد و ناکارآمدی میشود.
همکاری با شرکتهای بینالمللی، همواره فرصتی برای انتقال دانش، آموزش نیروهای ایرانی و بهروزرسانی شیوههای مهندسی بوده. قطع این ارتباطها، صنعت نفت ایران را در درون خود منجمد کرده است.
نمایشگاه نفت تهران اگرچه با مشارکت بیش از ۱۵۰۰ شرکت داخلی و معدود خارجی برگزار شد، اما بیشتر شبیه یک مانور داخلی بود تا یک میدان جهانی رقابت. بسیاری از غرفهها با شرکتهای همکار دولتی در ارتباط بودند و فضای گفتوگوهای جدی با مشتریان خارجی وجود نداشت.
حتی کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و عمان که در سالهای گذشته حضوری پررنگ داشتند، امسال در سطحی بسیار پایین ظاهر شدند.
نمایشگاه نفت ۱۴۰۴ با همه شعارهای خودکفایی، آنچه به نمایش گذاشت بیشتر از آنکه پیشرفت باشد، نوعی مقاومت انفعالی در برابر واقعیت جهانی صنعت انرژی بود.
جایی که توتال و شلمبرژه، نه به دلیل لجبازی سیاسی، بلکه بهخاطر بیثباتی و ریسک بالا نیامدند. جایی که مدیران جوانی مثل امیررضا، با امید و دانش آمدهاند، اما برای رقابت با حریفی که هرگز وارد زمین نشده.
و شاید همین جمله ساده امیررضا، عصارهی تمام گزارش باشد:«ما آماده رقابتیم، ولی کسی نیست که بیاد مسابقه بده.»