رهبر کودتا که به رئیس جمهور تبدیل شد به مصری ها وعده سعادت داد اما کشور در حال در هم شکسته شدن است.
plusresetminus
رهبرکودتا بازیگر اصلی نفت قاره آفریقا را به واردکننده تبدیل کرد/دیکتاتور "سیسی" چگونه مصر را ویران کرد
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا،مصر با دارا بودن ۴.۴ میلیارد بشکه ذخایر نفت‌خام و تولید میانگین روزانه حدود ۶۵۰ هزار بشکه نفت‌خام و مایعات نفتی، ششمین کشور از نظر ذخایر نفتی در قاره آفریقا و بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت‌خام غیر عضو اوپک این قاره است. همچنین این کشور با در اختیار داشتن حدود ۷۲۰ هزار بشکه ظرفیت اسمی پالایشی عنوان بزرگ‌ترین پالایشگر قاره آفریقا را در اختیار دارد. افزون بر این، در جهان نفت، مصر به‌علت داشتن کانال سوئز و خط لوله ۲۰۰ مایلی سومد، بزرگ‌ترین انتقال‌دهنده نفت‌خام خلیج فارس به اروپا و آمریکاست. شایان ذکر است که نیمی از ذخایر نفتی این کشور در مناطق فراساحلی قرار دارد.
زمانی مصر یکی از بازیگران اصلی تامین نفت در دنیا بود، اما در سال‌های گذشته تولید این کشور به‌شدت کاهش یافته و کار به جایی رسیده که مصر به واردکننده تبدیل شده، آن هم پس از سال‌هایی که به عنوان صادرکننده نفت‌خام شناخته می‌شد. شرکت ملی نفت مصر (EGPC) عهده‌دار اداره امور صنعت نفت در این کشور عربی است. 
نکته قابل توجه در صنعت پالایش این کشور این است که هم‌اکنون تقریباً همه پالایشگاهای مصر به‌دلیل فرسودگی و مشکلات فنی، کمتر از ظرفیت پالایشی خود تولید دارند و تمامی فرآورده‌های تولیدی‌شان را در بازار داخل عرضه می‌کنند و بالطبع صادراتی ندارند. هرچند این کشور به‌دنبال افزایش توان پالایشی خود است، اما طرح‌های افزایش و بهینه‌سازی ظرفیت پالایشی پالایشگاه‌ها با تاخیرهای فراوان مواجه شده‌اند.
اگر از منظر یک ناظر بیرونی به اوضاع مصر آن زمان نگاه می کردید با منظره ای عجیب و غریب مواجه می شدید زیرا میلیون‌ها مصری از مداخله بیرحمانه و وحشیانه ارتش علیه اخوان المسلمین که تنها یک سال پیش از آن در ژوئن 2012 میلادی رئیس جمهوری از آن جریان در انتخابات به پیروزی رسیده بود، حمایت کرده و به جشن و شادی می پرداختند. حتی به نظر می رسید به ‌اصطلاح انقلابیون و منتقدان دیرینه نظام سیاسی اقتدارگرای مصر نیز واقعا رهبر نظامی کوچکی را می‌ پرستیدند که پس از 18 ماه پرآشوب با قیام علیه رهبر دیرینه "حسنی مبارک" در اواخر ژانویه 2011 به آنان وعده شروعی تازه را داده بود.
با زندانی شدن مرسی و کشته شدن، بازداشت یا فرار اعضای اخوان المسلمین، سیسی به مصری ها وعده روزهای بهتری داد، هرچند به همشهریان خود هشدار داد که صبور باشند. این عاقلانه بود. مشکلات پیچیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مصر تنها زمانی عمیق ‌تر شده بود که مصر از بحرانی به بحران دیگر در طول دوره گذار دموکراتیک پرتنش و کوتاه‌ مدت فرو رفت. با این وجود، امروز یک دهه پس از آن روزها، سیسی پاداشی به صبر مصری ها نداده است. وضعیت کاملا معکوس شده است: مردی که قرار بود مصر را نجات دهد اکنون بر ویرانی آن نظارت دارد.
سیسی به مصری ها وعده سعادت داد اما مصر کاملا در هم شکسته است. آمارها تکان دهنده هستند. نرخ تورم آن کشور تقریبا 37 درصد است و ارزش هر دلار امریکا به 30 پوند مصر رسیده است. زمانی که سیسی به قدرت رسید ارزش واحد پول ملی مصر حدود 7 پوند به ازای هر دلار بود. بدهی بین المللی مصر تقریبا 163 میلیارد دلار است و پیش بینی می شود بدهی کلی آن کشور در سال 2023 به نزدیک به 93 درصد تولید ناخالص داخلی کشور برسد. مقام های دولتی مجبور به مدیریت وضعیت شده اند. امور مالی مصر مانند یک بازی پوسته ای است که پول را در تلاشی بیهوده برای پنهان کردن شرایط اقتصادی ناامن کشور جابجا می کند.
سیسی مدعی شده که مصیبت‌ های اقتصادی کشور نتیجه مسائلی است که خارج از کنترل او هستند، به ویژه پاندمی کووید – 19 و حمله روسیه به اوکراین. آن بحران ها بدون شک چالش های اقتصادی قابل توجهی را ایجاد کرده اند که کشورهایی از جمله ایالات متحده نیز در مدیریت آن با مشکل مواجه بوده اند. با این وجود،  اعتراض ‌های سیسی به وضوح یک استراتژی گفتمانی برای کم ‌اهمیت جلوه دادن مقصر بودن او در فقیر شدن بیش تر مصر است.
سیسی با دست باز در شرایطی که کشور گرفتار بدهی های کلان است بر روی پروژه های بزرگی که توجیه اقتصادی اندکی برای آن وجود دارد، سرمایه گذاری کرده است. قدرتمندترین و در عین حال زشت ترین این پروژه ها پایتخت اداری تازه است که در مرحله نخست اجرا و عملیاتی شدن قرار دارد و  تاکنون بیش از 45 میلیارد دلار هزینه روی دست مصر گذاشته است. زمانی که  امارات متحده عربی و چین از این پروژه خارج شدند مصری ها مجبور شدند این صورتحساب را با اضافه کردن مقادیر هنگفت بدهی به ترازنامه کشور پرداخت کنند.
سیسی  بر مجموعه ای از پروژه های بزرگ دیگر نظارت دارد. قابل توجه ترین آن ساخت یک "پایتخت تابسانی" جدید در ساحل شمالی، یک نیروگاه هسته ای (در کشوری با برق مازاد)، یک شهر پایدار در دلتای نیل و احیای یک پروژه بزرگ شکست خورده دوران مبارک در مصر علیا به نام توشکا است که ایده آن در سال 2015 میلادی مطرح شد کانالی به طول ۳۱۰ کیلومتر که قرار بود صحرای غربی مصر را آبیاری کند.
در مورد ارزش اقتصادی اکثر این پروژه تردید زیادی وجود دارد اما از نظر سیاسی حائر اهمیت هستند و یا بوده اند. اجرای این پروژه ها با این هدف صورت گرفته که نشان دهد مصر دوباره زیر دست یک افسر نظامی تازه که رئیس جمهور شده متولد شده و همکاران اش در وزارت دفاع مجری آن تولد دوباره بوده اند. ممکن است پیام این باشد که مصر هنوز هم می تواند کارهای بزرگی انجام دهد اما این پروژه های بزرگ به یک بار اقتصادی ناپایدار برای آن کشور تبدیل شده اند.
مقام های دولتی اشاره می کنند که شهروندان مصری زیادی در ساخت این پروژه ها به کار گرفته شده اند. شاید ادعایی منصفانه باشد اما به چه قیمتی صورت گرفته است؟ دولت ها مسئولیت ایجاد زیرساخت ها را دارند اما منافع بلند مدت آن پروژه ها باید بیش تر از هزینه های کوتاه مدت باشد. پل های جدید، جاده ها، ارتقای فرودگاه و مترو در زمره پروژه های با ارزش هستند که از نظر فعالیت اقتصادی کارآمد می باشند. پروژه ای مانند  کنار گذر کانال سوئز ممکن است در این زمره از پروژه ها جای گیرد اما ساخت پایتخت تابستانی و پایتخت اداری جدید چاله های پولی عظیمی هستند که مصر نیاز و ضرورتی برای اجرای آن ندارد.
درک این موضوع دشوار است که چگونه ظرف مدت یک دهه سیسی که حامیان اش در عربستان سعودی و امارات متحده عربی اقتصاد مصر را با انتقال مستقیم نقدی به جریان انداختند و صندوق بین المللی پول ارائه وام های با شرایط آسان به آن کشور را تضمین کرد و از کمک دولت های غربی برخوردار بود به کشوری فقیرتر تبدیل شده است.
دوت مصر در تازه ترین توافق خود با صندوق بین الملل پول با فروش دارایی های دولتی از جمله دارایی هایی که ارتش در اختیار دارد موافقت کرد. با این وجود، خریداران اندکی برای خرید این دارایی ها وجود داشته اند زیرا این دارایی ها یا ارزشی ندارند، یا  هیچ کس نمی داند چگونه ارزشی برای آن تعیین کند و یا خریداران بالقوه در حاشیه نشسته اند و منتظر کاهش ارزش پوند مصر هستند (که چهارمین کاهش خود را از مارس 2022 میلادی به این سو تجربه می کند). بنابراین، آنان می توانند هر شرکت باکیفیتی که وجود دارد را با قیمت های ارزان تر خریداری کنند. دولت مصر اخیرا 1.9 میلیارد دلار فروش دارایی های دولتی را اعلام کرد که خبری مثبت است اما  برای کاهش درد و رنج اقتصادی گسترده کار چندانی انجام نمی دهد. مصری ها در سال 2011 میلادی به پا خاستند زیرا خواهان عزت و کرامت بودند. اکنون فروش دارایی های دولتی به سختی اقدامی قابل احترام و عزت مندانه قلمداد می شود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا،مصری ها به جای اینکه منتظر سعادتی باشند که رهبران شان وعده داده بودند به شکل گسترده ای کشورشان را ترک می کنند. در بسیاری از گزارش‌های مربوط به غرق شدن قایق ماهیگیری مملو از سرنشین در سواحل یونان در ماه ژوئن این واقعیت وجود داشت که احتمالا 300 تا 350 مصری در آن قایق ها حضور داشتند.
اگرچه تعداد مصری هایی که با قایق به اروپا مهاجرت می کنند پس از قیام ژانویه 2011 میلادی افزایش یافته اما در سالیان اخیر افزایش بیش تری را شاهد بوده است. تا ماه ژوئن بیش از 6000 مصری از آغاز سال 2023 میلادی تلاش کرده اند از طریق دریا به ایتالیا برسند. آنان  دومین گروه بزرگ مهاجران را تشکیل می دهند که امیدوارند خود را به سواحل ایتالیا برسانند. در سال 2022 میلادی حدود 22000 مصری به دنبال زندگی بهتر در سراسر دریای مدیترانه بودند. البته منطقی است که تعداد بیش تری از مصری ها با توجه به شرایط وخیم اقتصادی که با آن مواجه هستند کشورشان را ترک کنند.
مشکلات اقتصادی مصر تنها این ایده را تقویت می کند که آن کشور یک نیروی مصرف شده است. "انور سادات" رئیس جمهور اسبق مصر در دهه 1970 میلادی داستانی را به "هنری کیسینجر" وزیر امور خارجه ایالات متحده فروخت با این فرض که چگونه مصر بازیگری تاثیرگذار است و می تواند به تامین صلح منطقه ای کمک کند و محور اصلی نظم منطقه ای ضد شوروی باشد. سادات (هم منطبق با شخصیت و هم عملکرد سیاسی اش) اغراق می کرد. مصر شریک مهم ایالات متحده است. با این وجود، به استثنای معدد اقداماتی مانند عملیات سپر صحرا/ طوفان صحرا هرگز منابع لازم را برای ایفای نقشی که سیاستگذاران ایالات متحده امیدوار بودند در اختیار نداشت.
اگرچه سیسی در اتاق جلسات مهمی مانند نشست اخیر روسیه و آفریقا در سن پترزبورگ یا نشست شورای همکاری خلیج فارس در تابستان گذشته با جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده حضور دارد به نظر می رسد حضور رهبر مصر حضوری تشریفاتی باشد. حضور در این نشست ها تا حدی تاثیر می گذارد اما مصر در این کنفرانس ها بیشتر ناظر است تا یک بازیگر تعیین کننده.
بزرگترین نمونه بارز از توخالی بودن سیاست خارجی مصر غیبت تقریبا کامل قاهره در جنگ داخلی سودان حیاط خلوت آن کشور بوده است. در مرحله آغازین درگیری نیروهای پشتیبانی سریع تحت رهبری ژنرال محمد حمدان داگالو نزدیک به 200 سرباز و هوانیروز مصری که برای انجام تمرینات با ارتش سودان در آن کشور به سر می بردند را به گروگان گرفتند. گروگان ها تقریبا به شکلی سریع با کمک دیپلمات های اماراتی آزاد شدند.
پس از آن قسمت تحقیرآمیز مصری‌ ها در حاشیه ایستاده ‌اند و نقش مهم سعودی‌ ها در تخلیه اتباع کشورهای ثالث از سودان را تماشا کرده ‌اند. سیسی سپس هرگونه تلاش برای میانجی گری در سودان را به "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی (با کمک امریکایی ها) واگذار کرد. با این وجود، برخی در قاهره باید خجالت بکشند که عربستان سعودی در نهایت نقش مهمی را در درگیری ای ایفا کرده است که در آن مصر طبق افسانه های خودش باید پیشتاز باشد.
در واقع، زمانی که قاهره میزبان کنفرانسی متشکل از هفت همسایه سودان در اواسط ژوئیه بود تا بر آتش بس تاکید کنند حتی آن ابتکار عمل نیز خوب پیش نرفت. آن نشست چیزی بیش از یک مراسم تشریفاتی برای عکس گرفتن بود. "ابی احمد" رهبر اتیوپی طی سخنرانی خود در کنفرانس از عربستان سعودی به خاطر تلاش ‌های میانجی‌گری ‌اش تشکر کرد.
یک تحلیلگر زیرک مصری اخیرا در توئیتی نوشت:"با صداقت می‌توانم بگویم که دیگر راهی برای خروج از این وضعیت نمی‌بینم". من گمان می‌ کنم منظور او از بیان "این وضعیت" ویرانه ای بوده که سیسی از مصر ساخته است. یک دهه یا بیش تر پس از آن که مصری ها برای مطالبه نان، آزادی و عدالت اجتماعی قیام کردند آنان به هیچ یک از مطالبات شان دست نیافته اند.
https://naftara.ir/vdcfx0dy.w6dxmagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما