در سفر اخیر مقامات اقتصادی طالبان به ایران، تصمیم به توسعه کریدور واخان گرفته شد که می‌تواند بستر مناسبی برای صادرات گاز ایران به چین از طریق افغانستان و حذف پاکستان از معادلات انرژی باشد.
plusresetminus
دلیل چرخش پاکستان به احیای خط لوله صلح/بازی مناسب تهران با کارت «واخان»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا، وزیر انرژی پاکستان اعلام کرد که در جریان سفر اخیر خود به ایران، اسلام‌آباد تعهد خود به پروژه مشترک گازی را تجدید کرد و توافق شد که دو کشور مذاکرات جدیدی برای پیشبرد طرح انتقال گاز آغاز نمایند.
روزنامه پاکستانی نیوز امروز گزارش داد: دو طرف در یک تحول مثبت تصمیم گرفتند تا به طور مشترک یک طرح اجرای توافق را به‌منظور پیشبرد روند اجرای خط لوله گاز ایران-پاکستان (IP) تهیه کنند. در این گزارش آمده است: در طول گفت‌وگوهای وزیر انرژی پاکستان در تهران، وی تعهد اسلام‌آباد به پروژه مشترک گازی را تجدید کرد و دو کشور توافق کردند تا راهکارهای اجرای پروژه را بررسی نمایند.
چرا خط لوله صلح متوقف شد؟
هنگامی که آصف علی زرداری، رئیس جمهور سابق پاکستان و محمود احمدی نژاد، همتای ایرانی وی در مارس ۲۰۱۳، با وجود هشدارهای آمریکا در مورد امکان اعمال تحریم‌ها علیه اسلام آباد، پروژه خط لوله گاز بین کشورهای خود را افتتاح کردند، بسیاری از ناظران انتظار داشتند که یک بحران سیاسی و دیپلماتیک بین واشنگتن و پاکستان ایجاد شود. اما پس از توقف چندین ساله آن و با افزایش احتمال موفقیت مذاکرات بین المللی هسته‌ای با ایران، ممکن است درها برای تکمیل و اجرای این پروژه که منافع سیاسی و اقتصادی بزرگی برای هر دو کشوردارد، گشوده شود.
خط لوله بین ایران و پاکستان به‌دلیل فشارهای سیاسی فراوان به ویژه از سوی ایالات متحده به تأخیر افتاد. با این حال، پس از امضای اولین قرارداد تهران و اسلام آباد برای ساخت خط لوله گاز یا "خط لوله صلح"، به نظر می رسد که این پروژه در نهایت در مسیر اجرا قرار دارد. این خط لوله ۱۶۸۲ کیلومتر طول دارد و گاز را از جنوب ایران به شهرهای پاکستان از جمله گوادر و نواب شاه منتقل می‌کند. همچنین بزرگترین شهر پاکستان یعنی کراچی با جمعیت ۳۰ میلیون نفر را از طریق خطوط لوله گاز موجود که به پروژه خط لوله "السلام" متصل خواهد شد، تامین خواهد کرد.
یکی از موانع جدی برای نهایی کردن این پروژه، مخالفت شدید ایالات متحده است. واشنگتن مدت‌هاست که برای ساخت خط لوله بین ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند(تاپی) تلاش می‌کند، در مقابل از اقدام در ساخت خط لوله ایران-پاکستان و ترویج گاز طبیعی ترکمنستان به هزینه ایران جلوگیری می‌کند. در سال‌های اخیر، تحریم‌های شدید غرب علیه جمهوری اسلامی، اجرای این پروژه را پیچیده‌تر کرده است. اقدامات تنبیهی با هدف مشارکت در صنعت انرژی ایران، همراه با محدودیت‌های مالی و بانکی، به تامین مالی بخش پاکستانی خط لوله آسیب رسانده و بحث‌ها در مورد مکانیسم‌های پرداخت را پیچیده کرده است. ایران علیرغم شرایط سخت اقتصادی که اسلام آباد با آن مواجه بود، ایران ساخت بخش خود را از شهر عسلویه در جنوب کشور تا مرز خود با پاکستان به پایان رساند.
گذشته از هدف قرار دادن خط لوله ایران و پاکستان، تحریم‌های غرب صادرات گاز طبیعی مایع ایران را نیز قطع کرده است. از آنجایی که شرکت‌های غربی فناوری مورد نیاز برای جنبه‌های حیاتی زیرساخت‌های LNG را در انحصار خود دارند، تحریم‌ها پروژه‌های بلندپروازانه LNG ایران را متوقف کرده است. در همین حال، پاکستان تشنه انرژی به دنبال خرید محموله‌های گاز طبیعی خود از قطر است. از قضا، این گاز طبیعی قطر از میدان وسیع شمالی، مشترک با ایران که آن را «پارس جنوبی» می نامند، می‌آید و خط لوله ایران و پاکستان قرار است از آن تغذیه شود. فشار آمریکا همچنین در خنثی کردن توسعه خط لوله برنامه ریزی شده به هند نقش داشت. قیمت گذاری، نگرانی‌های امنیتی و پویایی پیچیده هند و پاکستان عوامل مهمی در امتناع دهلی نو از مشارکت بودند. با این حال، فشار آمریکا بر هند برای خودداری از مشارکت در این پروژه را نباید دست کم گرفت.
چرخش اسلام آباد و دهلی
تحولات سیاسی اخیر بین عربستان سعودی و ایران با میانجیگری چین به تقویت همکاری بین کشورهای آسیایی به ویژه در زمینه انرژی سنتی نفت و گاز، پروژه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر برای خورشید و باد و دیگر پروژه‌های مهم اقتصادی منجر شده است. اخیراً موضوع ایجاد خط «صلح» برای خط لوله گاز ایران و پاکستان توسط یکی از نمایندگان پارلمان پاکستان مطرح شد که بر لزوم پیشبرد اجرای طرح پیشنهادی بین دو کشور تاکید کرد. دو کشور چندین سال پیش در چارچوب تحولات سیاسی و اقتصادی قاره آسیا در بسیاری از زمینه‌های دیگر شاهد همکاری بودند. ایران با حجم ۲۰۰ مگاوات یکی از کشورهای صادرکننده برق به پاکستان محسوب می‌شود و در سال‌های آینده می‌تواند به ۵۰۰ مگاوات برق برسد که علاوه بر اولویت و استفاده، به تقویت همکاری دو همسایه در سایر پروژه‌ها کمک می‌کند. توانایی‌ها و قابلیت‌هایی که بین آنها در زمینه‌های دیگر وجود دارد، اعم از اقتصاد، گردشگری و سرمایه گذاری دوجانبه بین دو کشور می‌تواند در این راستا تقویت شود.
موضوع صادرات گاز ایران به دو کشور هند و پاکستان چندین سال پیش با قیمتی جذاب مطرح و برای مدت ۲۵ سال از طریق احداث خط لوله، مورد توافق قرار گرفت. هر دو کشور می‌توانند در پروژه‌های اقتصادی خود از آن بهره ببرند، اما خروج هند از پروژه و عدم اقدام پاکستان، علاوه بر تحریم‌های آمریکا و تحریم‌های بین المللی علیه ایران، منجر به محقق نشدن این پروژه شد که حالا در مورد آن صحبت می‌شود. ایران همچنین تلاش های خود را با هند برای ایجاد خط لوله صلح از طریق بازدید مقامات دو کشور انجام می‌دهد و در همین راستا تلاش‌های خود را در پاکستان نیز دنبال میکند. با توجه به کمبود گاز، رشد تقاضای سوخت در حمل و نقل و افزایش قیمت نفت خام در بازارهای بین المللی، مشکلات تامین انرژی در دو کشور وجود دارد و نیاز مبرم به گازرسانی به مؤسسات صنعتی آنها وجود دارد. بنابراین خط ایران، این فرصت را به دو کشور می‌دهد که در آینده از گاز ایران بهره مند شوند و علاوه بر آن بهره مندی از آن را به سایر کشورهای آسیایی نیز گسترش دهد.
تکمیل این پروژه بدون شک افق‌های جدیدی را برای همکاری‌های دوجانبه میان این کشورها و افزایش فرصت‌های سرمایه‌گذاری در آن‌ها باز و به یکپارچگی تجاری و اقتصادی در قاره آسیای مرکزی، اروپا و خاورمیانه در کنار چین و روسیه کمک می‌کند. این کشورها به ویژه پاکستان در طول مدت اخیر در معرض سیل‌های زیادی قرار گرفته‌اند. از همین روی، به دلیل قرار گرفتن نیروگاه‌های برق در معرض آب، کمبود برق را تشدید کرده و از بحران انرژی و کمبود گاز مایع رنج می‌برند. حتی، قطعی برق در برخی شهرهای مهم کشور را به سمت سهمیه‌بندی برق سوق می‌دهد و افزایش هزینه‌های واردات انرژی به طور کلی به ویژه گاز مایع که هزینه واردات آن درصد زیادی افزایش یافته است.
نتیجه برد-برد
پیامدهای اقتصادی و سیاسی بزرگتر اجرای خط لوله ایران و پاکستان واضح است و به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است. برای پاکستان، انتظار می‌رود که این خط لوله کل کسری فعلی ۴۵۰۰ مگاوات تولید برق این کشور را پوشش بدهد. برای ایران نیز، بازارهای جدیدی در شرق گشوده و گسترش خواهد یافت، زیرا این پروژه به تنوع در درآمدهای صادرات انرژی منجر می‌شود. زیرا به باور مسئولان ایرانی، تمرکز اصلی کشور بر صادرات گاز به آسیا است تا اروپا. علاوه بر این، هم چین و هم ایران اعلام کرده‌اند که علاقه مند به گسترش خط لوله به خاک چین هستند که توسعه کریدور واخان در افغانستان می تواند در این راستا تاثیرگذار باشد.
با این حال، آنچه که بسیاری نادیده می‌گیرند، تأثیر آن بر تجارت و تعامل بین تهران و پکن با پاکستان و تأثیرات آن بر سیاست‌های قدرت در خاورمیانه است. اگر تهران به درستی مانور دهد، خط لوله ایران و پاکستان پتانسیل جذب درآمدهای نفتی و نفوذ سیاسی به شرق را دارد. برای پاکستان، این خط لوله - در پس زمینه همکاری استراتژیک رو به رشد و بلندمدت با چین - نه تنها منابع انرژی آن را متنوع می‌کند، بلکه گزینه‌های سیاستی که قبلا غیرقابل تصور بود را برای پاکستان فراهم می‌کند.
در مجموع، علاوه بر مزایای اقتصادی خط لوله صلح برای رفع ناترازی انرژی در داخل پاکستان، تعجیل اسلام آباد به توسعه آن و چرخش به سمت آن به دو دلیل عمده می تواند باش. نخست اینکه باید اقدام به پرداخت جریمه ۱۸ میلیارد دلاری به ایران بکند. اخیرا، روزنامه "اکسپرس تریبون" گزارش داد که دیوان بین المللی دادگستری ممکن است از پاکستان مبلغ ۱۸ میلیارد دلار به دلیل تعویق در ساخت بخش خود از خط لوله اصلی گاز" صلح"، که به طور مشترک با ایران ساخته می شود، شکایت کند. در این شرایط بحران ارز این کشور، این امر به مشکل بزرگی می تواند منجر شود. دلیل دوم مربوط به سفر اخیر مقامات اقتصادی طالبان به ایران و تصمیم به توسعه کریدور واخان است. زیرا این موضوع می‌تواند بستر مناسبی برای اتصال زمینی ایران و چین را فراهم کند که در این شرایط پاکستان از معادلات انرژی منطقه حذف خواهد شد. بنابراین اسلام ابادی باید هرچه سریع‌تر نسبت به توسعه این خط لوله اقدام کند.
انتهای پیام/.
https://naftara.ir/vdcftxdy.w6d0cagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما