وزارت  اقتصاد و امور دارایی طی بیانیه واگذاری سهام سرخآبی ها را نقطه عطفی در اجرای اصل 44 خواند و بیانه ذیل را صادر کرد:
plusresetminus
واگذاري استقلال و پرسپوليس را بافروش كارخانه اشتباه گرفته اید/ دولت از استیل آذین نماد ورشکستگی خصوصی سازی عبرت بگیرد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا،دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از دهه ۷۰ کلید خورد اما طی چند دهه گذشته بنا به دلایل مختلف به تعویق افتاد اما در نهایت هفته گذشته بعد از انتظار دو دهه ای، این رویداد مهم برای فضای اقتصادی و هم ورزشی کشور با اهتمام و تصمیم دولت سیزدهم علی رغم حواشی مختلف رقم خورد.
پیش از برگزاری مزایده موفق فعلی، سهام دو باشگاه چهار بار عرضه شد اما به دلیل اقتضائات ناظر به یافتن شرکای راهبردی و استراتژیک در این حوزه به اضافه ملاحظاتی که خریداران یا بعضاً طرف فروش داشتند، مزایده عمومی به نتیجه نرسید.
همچنین در اسفند ماه سال گذشته نیز ۵۱ درصد دو باشگاه عرضه شد اما به جهت پاره‌ای مشکلات و مسائل به نتیجه نرسید اما به جهت سیاست‌های مردمی دولت سیزدهم در واگذاری‌ها، حساسیت‌هایی که واگذاری این دو باشگاه داشت و همچنین  ضرب‌الاجل زمانی AFC برای خروج مدیریت دولتی، هیات دولت مصمم بود متناسب با اقتضائات و شرایطی تدبیر دیگری در واگذاری داشته باشد تا به نقطه موفقیت رسید.
یکی از وظایف سازمان خصوصی سازی به عنوان متولی واگذاری، بازاریابی و مذاکره با مشتریان راهبردی استراتژیک است که اتفاقاً نقطه عزیمت موفقیت در این مرحله پایانی یافتن مشتریانی بود که هم می‌توانند در مالکیت و مدیریت تحول ایجاد  و هم دغدغه‌هایی که در جامعه در بخش هواداران، مدیران، بخش‌های فعال در ورزشگاه داشتند را تا حدودی رفع کنند.
با واگذاری این دو باشگاه که همواره به دلیل مشکلات مختلف توسط فدراسیون جهانی و نیز کنفدراسیون آسیا مورد تحریم و جریمه قرار می گرفت، نه تنها مشکلات AFC برطرف می شود، بلکه در این عرضه چند اتفاق مهم دیگر نیز می افتد؛ اولاً این که تمام ۸۵ درصد سهام دولت به صورت حداکثری،  رقابتی، کاملاً شفاف و در جریان بازار سرمایه حتی بالاتر از قیمت پایه‌ای که اعلام شده بود، عرضه شد. در واقع  با واگذاری حداکثری سهام دولت به دو کنسرسیوم این دو باشگاه از دولتی بودن فاصله گرفتند.
با این واگذاری دوره مدیریت این مجموعه وارد یک عرصه جدیدی خواهد شد و بسیاری از موضوعات و مسائل، ناظر به این دوره مدیریت خواهد بود که طبیعتاً هم حوزه ورزش و مجموعه وزارت ورزش تکالیف قانونی خود را در زمینه نظارت خواهند داشت، سازمان خصوصی سازی  به عنوان سازمان واگذار کننده تا پایان دوره اقساط این نظارت را باید انجام دهد؛ ضمن اینکه توجه به اقتصاد ورزش و بهره مندی دو باشگاه از حق پخش و رسیدن به سوددهی گام بعدی است که دولت در تلاش برای به ثمر نشاندن آنها است.
پاسخ نفت آرا به بیانیه وزارت اقتصاد و امور دارایی و ذکر چند نکته:

تا امروز هيچ مسوول دولتي دوست نداشته سرخابي را واگذار كند. قدرت و شهرتي كه تصميم گيري در مديريت اين دوتيم براي مديران مي سازد يكي از بزرگترين معضلات واگذاري بود، اما مشكل اساسي در اين بخش دوباره تجاري نبودن فوتبال است. وزارت ورزش به خوبي مي داند كه اداره پرسپوليس و استقلال صرفه مالي نداشت و خريداران به دنبال چيزي وراي منافع مالي خود هستند. هرچند درحال حاضر واگذاري به سازمان خصوصي تعلق داشت و در حيطه كاري وزارت ورزش نيست اما نمي شود عدم تمايل وزارتخانه را ناديده گرفت.
سازمان خصوصي سازي بیبش از چهار بار این دو باشگاه را به مزایده گذاشت که براي هيچ كدام از اين دو باشگاه مشتري که اهلیت داشته باشد ،پیدا نشد و با تسهيل كردن شرايط خريد آن ها، در مراحل بعدی مزايده به دنبال مشتري مي گشت.
ورشکستگی تیم های لیگ برتری
مهدی تاج رئیس فدارسیون فوتبال در تیرماه سال 1402 اظهار داشت:تمام ۱۶ باشگاه لیگ برتر زیان‌ده هستند و اگر این مسیر ادامه پیدا کند، فوتبال رو به سکون می‌رود. نباید فقط چک و سفته بدهند و زیان‌ده باشند. از قضا بدهی تیم‌های پرطرفدار بیشتر است‌. اگر هم کسی قرارداد بدی بست، گرفتاری‌هایش متعلق به خود باشگاه است.

دوره مدیریت
ضعف مدیریتی یكی از چالش هایی است كه ما در بخش های مختلف ورزشی با آن دست به گریبانیم. در چند دهه ی گذشته كمتر باشگاهی با روش های نوین مدیریتی اداره شده است. از آنجا كه تیم های ورزشی ایران بیشتر دولتی یا وابسته به دولت هستند مدیریت آن انتصابی است. این مساله موجب شده مدیران غیر ورزشی در راس باشگاه های ورزشی قرار گیرند و كاركردهای مدیریتی آنان همچون درآمدزایی نیز با ضعف های بسیاری همراه شود. اکنون این سوال مطرح می شود حالا که تیم های سرخآبی به صنعت واگذار شده اند ،آیا مدیران ورزشی و افراد متخصص مدیریت این دو باشگاه را برعهده می گیرد؟
امروز مديران عامل باشگاه هاي بزرگ افراد غير ورزشي هستند. امروز اقتصاددان ها مديران عامل باشگاه ها هستند و باشگاه را اداره مي كنند. 

حق پخش تلویزیونی
در همه‌ جای دنیا به عنوان مهم‌ترین راه درآمدزایی برای فوتبال شناخته می‌شود اما فوتبال ایران هیچ‌وقت به این حق نرسیده است.
در حال حاضر باشگاه‌های لیگ برتری، فدراسیون و سازمان لیگ فوتبال باتوجه به نادیده گرفته شدن حق پخش تلویزیونی فوتبال در برنامه هفتم توسعه اقتصادی و اجتماعی، نامه‌های مختلفی به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و اعضای کمسیون تلفیق مجلس خواستار تجدید نظر در این رابطه شده‌اند. با این اوصاف باید دید در نهایت مجلس این حرف حق را می‌شنود و راهی برای رسیدن فوتبال ایران به حق پخش تلویزیونی پیدا می‌کند یا این که اوضاع به روال قبل ادامه می‌یابد.
  نبود تلویزیون خصوصی از دیگر مشكلاتی است كه به سدی بر سر راه درآمدزایی باشگاه های ورزشی كشور تبدیل شده است. همچنان كه گفته شد در بسیاری از كشورها باشگاه های ورزشی نزدیك به 50 درصد درآمد خود را از راه فروش حق پخش مسابقه های ورزشی كسب می كنند اما در ایران به دلیل انحصار پخش تلویزینی در دست رسانه ی ملی، سازمان صدا و سیما رقم دلخواه خود را به فدراسیون های ورزشی می پردازد كه چیزی حدود 8 تا 12 درصد بودجه ی باشگاه ها را تامین می‌كند.
استیل آذین نماد ورشکستگی بخش خصوصی
 بررسی ها نشان مي دهد كساني كه آمده اند اين دو باشگاه را بفروشند، فروش اين دو برند را با فروش كمپاني و كارخانه و سهام يك موسسه اشتباه گرفته اند.
بهتر بود بانیان واگذاری از سرگذشت تیم استیل آذین که نماد ورشکستگی بخش خصوصی بود را کمی مطالعه کنند.
https://naftara.ir/vdcb50b8.rhba9piuur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما