اختصاصی نفت آرا،بازگشت بابک زنجانی، میلیاردر جنجالی و چهره نمادین فساد مالی در دوران تحریم، آن هم با پروژهای ۶۴ هزار میلیارد تومانی، اتفاقی ساده و گذرا نیست. این بازگشت نه فقط یک کنش اقتصادی، که یک سیگنال آشکار سیاسی و امنیتی به درون و بیرون مرزهای ایران است. پروندهای بسته؟ یا ماجرایی تازه؟
دستگاه قضایی در اسفند ۱۴۰۲ اعلام کرد بدهیهای زنجانی به طور کامل بازپرداخت شده است. اما سؤالی که در سطح افکار عمومی، کارشناسی و حتی بدنه دولت مطرح است، این است که:چگونه متهمی که حکم اعدام داشت، نه تنها آزاد میشود، بلکه به صدر پروژههای ریلی، بانکی، هواپیمایی و حتی خودروسازی کشور بازمیگردد؟
پاسخ قوه قضاییه شفاف بود: «تسویه بدهی». اما شفافیت درباره میزان دقیق بدهیها، نوع اموال بازگشتی، مکانیزم انتقال و ارزآوری حاصل از آن همچنان مبهم باقی مانده است. در حقیقت، آنچه اتفاق افتاده، یک خروج محترمانه از زندان با نگاهی تازه به زنجانی بهمثابه یک «بازوی اقتصادی توانمند» در شرایط تحریم است. چرخش نخبگان یا چراغ سبز سیاسی؟
اطلاعات منتشرشده توسط رسمیو، بازگشت زنجانی را سازمانیافته و سیستماتیک نشان میدهد. ۲۵ شرکت و یک خیریه، یک پلتفرم ارزی، ایرلاین، خطوط ریلی و اخیراً حتی نامش در فهرست خریداران بلوک ۴۲ درصدی سایپا دیده میشود.
این بازگشت بدون حمایتهای آشکار یا پنهان ممکن نیست. آیا این بازگشت صرفاً اقتصادی است؟ یا نتیجه توافقات پشتپرده بین نهادهای خاص و بخشی از دولت؟ اگر فرض دوم را بپذیریم، زنجانی امروز دیگر نه فقط یک سرمایهدار بلکه یک ابزار استراتژیک در میانه میدان تحریم است. زنجانی و روایت جدید: ایلان ماسک وطنی؟
زنجانی که روزگاری نماد فساد و رانت بود، حالا در حال ساختن تصویری متفاوت از خود است. نام شرکتهایش را به انگلیسی انتخاب کرده (DotOne)، درباره بلاکچین و Web3 پست میگذارد، از بانک ارز دیجیتال حرف میزند و در تلاش است از «ب. ز» به کارآفرین نجاتبخش اقتصاد تحریمزده تبدیل شود.
آیا مخاطب این تغییر وجهه مردم هستند؟ یا ساختار قدرت؟ به نظر میرسد زنجانی خوب میداند که تا اطلاع ثانوی، حیات اقتصادیاش در گرو جلب حمایت نهادهای رسمی است، نه افکار عمومی. پس بیشتر از آنکه دنبال تطهیر چهره در رسانهها باشد، در حال پیادهسازی یک بازی امنیتیـاقتصادی است. سکوت معنادار قوه قضاییه و دولت
در برابر حجم سنگین اطلاعات منتشرشده درباره بازگشت زنجانی، سکوت قوه قضاییه و دولت قابلتأمل است. دولت تاکنون در مورد این قراردادهای میلیاردی با یک چهره سابقاً محکوم به اعدام، هیچ واکنش صریحی نشان نداده است.
این سکوت میتواند معنادار باشد. شاید پذیرش این واقعیت که اقتصاد ایران در برخی حوزهها نیازمند چهرههای خاکستری است، دلیل این سکوت باشد. بابک زنجانی، با روابط بینالمللی پیچیده، کانالهای مالی ناشناخته، و تجربه فروش نفت در دوران تحریم، هنوز هم برای برخی بازیگران قدرت، دارایی است، نه تهدید. نتیجهگیری: بازگشت زنجانی، نماد نوعی از سیاستگذاری در اقتصاد بحرانزده ایران است
بازگشت بابک زنجانی را نباید فقط بازگشت یک تاجر دانست. این بازگشت یک پیام دارد،در شرایط اضطرار، اقتصاد ایران حتی از مهرههایی چون زنجانی نیز چشم نمیپوشد، اگر کارایی داشته باشند.اما این بازگشت میتواند پیامدهایی جدی هم برای افکار عمومی داشته باشد:
• بیاعتمادی عمومی نسبت به عدالت قضایی
• تقویت چرخه فساد و رانت
• تضعیف رقابت سالم در اقتصاد
• پیام دوگانه به نخبگان اقتصادی: «یا در حاشیه بمان، یا تمامقد برگرد»